لودویگ فان بتهوون یکی از موسیقیدانان برجستهٔ آلمانی بود. او در شهر بنِ آلمان متولّد شد. پدرش، یوهان وان بتهوون، اهل هلند و مادرش، ماریا ماگدالِنا کِوِریچ فان بتهوون، تبار اسلاو داشت. پدربزرگ پدریاش، لودویگ فان بتهوون در سال ۱۷۳۳ از هلند به بن نقل مکان کرده بود. لودویگ فان از همان کودکی موسیقی را نزد پدرش آموخت و در واقع اولین معلّم موسیقی بتهوون پدرش بود. پدرش یکی از موسیقیدانان دربار بن بود. هرچند استعداد بتهوون بهزودی بر همگان آشکار شد، ولی پدرش که مردی الکلی بود، سعی میکرد بتهوون را بهزورِ کتک، بهعنوان کودکی اعجوبه به نمایش بگذارد.
بعد از آن، بتهوون تحت آموزش کریستیان گوتلوب نیفه قرار گرفت. همچنین بتهوون تحت حمایت مالیِ شاهزاده اِلِکتور (همان درباری که پدرش در آن کار میکرد) قرار گرفت. بتهوون در ۱۷سالگی مادر خود را از دست داد و با درآمد اندکی که از دربار میگرفت، مسئولیّت دو برادر کوچکترش را نیز بر عهده داشت.
بتهوون در سال ۱۷۹۲ به وین نقل مکان کرد و تحت آموزش یوزف هایدن قرار گرفت؛ ولی هایدنِ پیر در آن زمان در اوج شهرت بود و به قدری گرفتار، که زمان بسیار کمی را میتوانست صرف بتهوون بکند. به همین دلیل بتهوون را به دوستش یوهان آلبرشتسبرگر معرّفی کرد. از سال ۱۷۹۴ بتهوون بهصورت جدّی و با علاقه شدید نوازندگی پیانو و آهنگسازی را شروع کرد و به سرعت به عنوان نوازنده چیرهدست پیانو و نیز کمکم بهعنوان آهنگسازی توانا، سرشناس شد.
بتهوون که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد، یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دورهٔ رمانتیسیسم بود. بتهوون، بهعنوان موسیقیدان تاریخ، همیشه مورد ستایش قرار گرفته و آوازهٔ او موسیقیدانان، آهنگسازان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار دادهاست، در ۳۰ سالگی ۱۶ سونات و ۱۳ واریاسیون نوشته بود ولی به این دو فُرمِ موسیقی، با شهامت بسیار یک فُرم سوم اضافه کرد، با تهور بسیار فُرم اسکرتسو را ابداع و جایگزین منوئهٔ قدیم کرد.
آثار بتهوون که در زمانی کوتاه به فاصله نه سال از ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۱ بوجود آمدهاست از لحاظ عظمت و ژرفا فراتر از آثار هر هنرمند دیگری در جهان است که هرگز نتوانستهاند در زمانی به این کوتاهی، آثاری به این عظمت بیافرینند. در میان آثار شناخته شدهٔ وی میتوان از سمفونی سوم، سمفونی پنجم، سمفونی نهم، سونات پیانوی پاتتیک، سونات مهتاب، و سونات پیانوی هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولِمنیس می توان نام برد، بتهوون برای هر سمفونی سالها وقت صرف میکرد، سمفونی نهم او به تنهایی تا زمان تکمیل شدن ۱۰ سال وقت گرفت، برای همین است که حدود چهل سمفونی از موتسارت و فقط نه سمفونی از بتهوون مانده است.
بتهوون بهجای کار برای کلیسا یا دربار کاری که در واقع اکثر موسیقیدانان پیش از او میکردند، شیوهٔ زندگی خود را اینگونه انتخاب کرد. او به کار آزاد پرداخت و خرج زندگی خود را از برگزاری اجراهای عمومی و فروش آثارش و نیز دستمزدی که عدّهای از اشراف که به توانایی او پی برده بودند و به او میدادند، تأمین میکرد و تا پایان عمر نیز به همین شیوه ادامه داد.